وبلاگ طاقچه

وبلاگ طاقچه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگی» ثبت شده است

کتابخانه دیجیتال اسکریبد

کتابخانه دیجیتال اسکریبد


اسکریبد (Scribd) به عنوان یک کتابخانه‌ دیجیتال آنلاین، یک سرویس اشتراک گذاری کتاب الکترونیک و کتاب گویا، مقاله، جزوه علمی و مطبوعات مختلف است که با بیش از یک میلیون عنوان کتاب، دارای حدود ۸۰ میلیون نفر کاربر در ۷۵ کشور جهان است. این شرکت در سال ۲۰۰۷ توسط تریپ ادلر، جیرد فریدمن و تیکن برن‌استام تاسیس شد و در سانفرانسیسکو استقرار یافت. هم اکنون امکانات این کتابخانه برای کلیه کاربران اندروید، IOS و همچنین کامپیوترهای شخصی قابل استفاده می‌باشد. 

ادامه مطلب...
۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۶:۲۱

تصویرسازی‌های اگزوپری در نسخه نهایی شازده کوچولو

در سال ۱۹۶۸، کتابخانه‌ی مورگان در شهر نیویوک به مجموعه‌ای از دست‌نوشته‌های اگزوپری از آخرین نسخه‌ی شازده کوچولو دست یافت که شامل سی‌هزار کلمه (دوبرابر بیش‌تر از نسخه‌ی منتشرشده‌ی کتاب) بود. در این میان چندین تصویرسازی با آب‌رنگ از صحنه‌های کتاب نیز کشف شد. با کشف این تصاویر اگزوپری دوشادوش نویسندگانی چون تالکین ایستاد که خود دست به خلق تصویر برای آثار ادبیشان زده بودند.


در حقیقت جمله‌ای از اگزوپری وجود دارد که به آثارش جایگاهی منحصر به فرد می‌بخشد: «آن‌چه که حیاتی است، به چشم نمی‌آید!»

با تجسم بخشیدن به خیالات و خلق تصویر، نویسندگان بزرگ حتی پس از مرگ، تا سالیان سال و بر نسل‌های متمادی تأثیر می‌گذراند.


طراحی شازده کوچولو توسط اگزوپری

ادامه مطلب...
۰۷ تیر ۹۶ ، ۱۷:۳۶

«میهن‌فروش» اثر پال بیتی؛ هجویه‌ای از نژادپرستی

میهن‌فروش؛ هجویه‌ای از نژادپرستی

پال بیتی، با رمان سیاسی و هجوآمیز میهن‌فروش نه تنها جایزه‌ی بوکر ۲۰۱۶ را دریافت کرد، بلکه شانه‌به‌شانه‌ی هجویه‌نویسانی هم‌چون مارک تواین و جاناتان سوییفت قرار گرفت.

«میهن‌فروش» روایت سیاه‌پوستی آمریکایی است که طی تصمیمی حیرت‌انگیز برای محافظت از نژادش می‌کوشد تبعیض نژادی و برده‌داری را به آمریکا برگرداند.

عده‌ای «میهن‌فروش» را طنزآمیزترین رمان آمریکایی می‌خوانند، اما به عقیده‌ی بیتی خواندن رمانش شاید برای همه آسان نباشد و طنز بی‌پرده‌اش به مذاق خیلی‌ها خوش نیاید.

عقیده‌ی آماندا فورمن، تاریخ‌دان و رئیس هیئت داوران جایزه‌ی بوکر چیز دیگری است. او می‌گوید: «پال بیتی هم‌زمان که قلقلکتان می‌دهد، از شما نیشگون می‌گیرد! «میهن‌فروش» یکی از آن آثار ادبی کمیاب است. بیتی نه تنها سبک دشواری هم‌چون هجویه را به بهترین شکل ممکن به بازی می‌گیرد، بلکه با چنان مهارتی آن را با جامعه‌ی معاصر آمریکایی در هم می‌آمیزد که از عصر تواین و سوییفت تا به امروز بی‌سابقه است! «میهن‌فروش» هر ارزشی را بی‌ارزش جلوه می‌دهد در این راه نه از سیاست فرومی‌گذارد و نه هیچ مفهوم مقدس دیگری. کم‌تر رمانی می‌تواند تن خواننده را هم‌زمان از فرط خنده و گریه به لرزه بیاندازد!»

برای دریافت کتاب میهن‌فروش کلیک کنید.

۲۹ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۳۵

حقایقی جالب درباره ژوزه ساراماگو


ژوزه ساراماگو (۲۰۱۰-۱۹۲۲)، در خانواده‌ای دهقان و فقیر به دنیا آمد. نام خانوادگی او بنا بود دِسوسا باشد، اما مأمور لایعقل ثبت‌احوال در عوضِ نام خانوادگی رسمی او، اسمی را نوشت که پدرش به آن شهرت داشت، اسمی که تمام عمر او را دنبال کرد و همیشه مایه‌ی مباهاتش بود: ساراماگو!

بی‌حواسی مأمور ثبت‌احوال به همین‌جا ختم نشد؛ روز تولد نوزاد در شناسنامه‌اش، در حقیقت دو روز پیش از تاریخ تولد حقیقی او ثبت شده است!

ساراماگو در مورد کودکی پرماجرا و خانواده‌ی تنگ‌دستش می‌گوید: «اگر پدربزرگ من جای آن‌که خوک‌چرانی بی‌سواد باشد، زمین‌داری پرمال‌ومنال بود، من این‌چنین از آب درنمی‌آمدم!»

ژوزه که به دو سالگی رسید، به همراه خانواده‌اش به روستای کوچکی در نزدیکی لیسبون نقل‌مکان کرد تا پدرش به عنوان مأمور پلیس به کار مشغول شود، اما این تغییر نیز بر زندگی فقیرانه‌ی خانواده بی‌تأثیر ماند. در انتها اعضای خانواده برای تهیه‌ی غذا به ناچار دار و ندارشان را به گرو گذاشتند.

در سیزده‌سالگی ساراماگو برای تحصیل به مدرسه‌ی فنی و حرفه‌ای رفت تا به تعمیرکاری اتومبیل بیاموزد، اما علاقه‌اش به مطالعه او را از هدفش دور می‌کرد و گرچه هیچ کتابی در بساطش نبود، برای رفع نیازش مرتب به کتابخانه سر می‌زد.

ژوزه‌ی جوان رفته‌رفته مسیری کاملا متفاوت پیش گرفت. او اولین کتابش را در بیست‌وپنج‌سالگی منتشر کرد و عاقبت در سال ۱۹۹۸ موفق به دریافت جایزه‌ی نوبل شد، جایزه‌ای که در نگاه ساراماگو فاقد ارزش بود.

عده‌ی زیادی ساراماگو را به رفتار پرتکبر و اخلاق ناخو‌آیندش می‌شناسند، اما خودش در رابطه با خلق‌وخوی‌اش می‌گوید: «من آدم بدی نیستم؛ چرا که فقط با زبانم به دیگران صدمه می‌زنم.»

برای آشنایی بیشتر با ساراماگو را و دریافت کتابهای او بر روی اینجا کلیک کنید.

۲۸ خرداد ۹۶ ، ۱۹:۰۶

کتابخانه‌ی خوزه آلبرتو گوتیرز، رفتگر کلمبیایی

رفتگر کلمبیایی طی بیست سال، بیست‌هزار جلد کتاب از میان زباله‌ها جمع‌آوری کرده است.
داستان از آن‌جا شروع شد که خوزه آلبرتو گوتیرز، بیست سال پیش یک جلد آنا کارنینا، اثر مشهور تولستوی را میان زباله‌ها پیدا کرد و تصمیم گرفت آن را به خانه‌اش ببرد.
رفتگر کلمبیایی که حالا «ارباب کتاب‌ها» لقب گرفته است، طی بیست سال کتاب‌های رها شده در زباله‌دان‌ها را به خانه‌اش برد و کتاب‌خانه‌ای شامل بیست‌هزار جلد کتاب در خانه‌اش بنا کرد.
خوزه آلبرتو در کودکی تحصیل را رها کرد، اما امروز خانه‌اش به کتاب‌خانه‌ی بزرگی برای کودکان فقیر بوگوتا تبدیل شده است.

۲۳ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۳۸